محکوم به گناه

مطالب رمانتیک وعاشقانه

دلم میخواد صــ دات کنم

تو آسمون عشـــ ق من پر بزنی نگات کنم

دلم میخواد جونو تنو فـــــــــ دای خنده هات کنم

من بشینم رو به روتو ســـــــــ یر ببینم نگات کنم

دلم میخواد از عشـــــــــ ق تو سبد سبد گل بچینم

 از اون نگاهه خوشـــــ گلت بد جوری من جون میگیرم

عشقه منی دوســـــــــــ ت دارم برای چشمات میمیرم

نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت 16:10 توسط تیلور| |

 

چه خوش خیال بودم ...
که همیشه


فکر می کردم
در قلب تو
محکومم


... .....به حبس ابد!!
... به یکباره جا خوردم ......


وقتی
زندان بان
برسرم فریاد زد
هی...
تو ...


آزادی!


و صدای گامهای

غریبه ای که به سلول من می آمد . .

 



نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت 15:53 توسط تیلور| |


روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت


زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت

چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم
      


روز میلاد ، همان روز که عاشق شده بود


مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد


دختری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت

نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت 15:48 توسط تیلور| |

 

هر که خوبی کرد زجرش میدهند

هر که زشتی کرد اجرش میدهند

باستان کاران تبانی کرده اند

عشق را هم باستانی کرده اند

هرچه انسانها طلایی تر شدند

عشق ها هم مومیایی تر شدند


اندک اندک عشق بازان کم شدند

نسلی از بیگانگان آدم شدند


 

نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت 15:47 توسط تیلور| |


زندگی کردیم اما باختیم
 
کاخ خود را روی دریا ساختیم .


لمس باید کرد این اندوه را

 بر کمر باید کشید این کوه را .


زندگی را با همین غمها خوش است
 
با همین بیش و همین کم ها خوش است.


زندگی را خوب باید آزمود
 
اهل صبر و غصه و اندوه بود.


باختیم و هیچ شاکی نیستیم
 
بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم

نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت 15:46 توسط تیلور| |

...به نام آفریننده ی الفبای زندگی...
کاش هنــــــــوز.......


بچه بودیم از آسمان باران می آمد
بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید


   

بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه


   

بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم
بزرگ شدیم تو خلوت


   

بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه


   

بچه بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی
بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم


   

بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن
بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که
اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو
به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم


   

بچه که بودیم اگه با کسی
دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم


   



بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود
بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه
 


بچه که بودیم بچه بودیم
بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ؛
دیگه همون بچه هم نیستیم

نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت 15:42 توسط تیلور| |

خب بچه ها این دور دمو مسابقات وبلاگ ما هستش

امیدوارم مثل دفعه ی قبل استقبال کنید

خب دفعه قبل راجب کسی که بی معرف بوده رفته و دلتنگشین بگید که سارینا برنده شد و

جایزشم گرفتاما این دفعه باید راجب کسی که عاشقشین بگیداز دفعه ی قبل راحت تره نه؟؟

یادتون نره وقتی نظر میدید حتما ادرس وبتونو بزنید چون حتما باید باشه که بیایم تو وبتون

اگه هم نداشتید ایمیلتون هم قبولههه

خب بزارید جایزه رو یه بار دیگه یاد اوری کنید

1-لینکتون میکنیم

2-هر روز تو وبتون نظر میدیم

3-راجب هر طلبی که تو وبتون بزارین نظر میدیم

4-ادرس وبتونم تو وبلاگمون واسه بروبچ مینویسیم تا بیانو نظر بدن

5-استونم به طور فانتزی میزاریم تو وب

خب پس از همین حالا شروع کنین

نوشته شده در چهار شنبه 8 خرداد 1387برچسب:,ساعت 18:43 توسط تیلور| |

خب بچهها بعد از مدت ها اومدیم تا برنده ی جمله ای که واسه اونیکه بی معرفت بود و بگیم

اسم برندهسارینا هستش خب فکر میکنم دوس دارین بدونین چه جمله گفته بود که برندی

ما شده جملش این بود

 

کاش داشتنت هم مثل دوست داشتنت اسان بود

 

خب حالا همگی بهش تبریک بگید هورررررررررررررررا

خب حالا میرسیم به قسمت جذاب یعنی جایزش

 

اول اینکه این ادرس وب سارینا جون اینطور که گفته همه برین تو وبش نظر بدید و بهش تبریک

بگیدددد

sheklak4u.loxblog.com

 

در ضمن سارینا جون من یعنی تیلور به همراه سلنا هر روز تو وبت نظر میدیم و در مورد هر مطلبی که بزاری یه چیزی میگی

در ضمن سارینا جون وبت لینکم شده عزیزم

 

در ضمن اگه دوس داشته باشی من و سلی هر روز تو وبت اپ های زیبا

میزاریم

 

از بچه های گل گلاب دیگه هم که تو مسابقه شرکت کرد

ممنونیم

سارینا جون بهت تبریک میگیم

 

موفق باشی بابای

 

 

 

نوشته شده در یک شنبه 5 خرداد 1387برچسب:,ساعت 19:9 توسط تیلور| |

امروز یکی از دوستانم برای همیشه از پیش ما رفت و به المان

سفر کرد

 

بی بهانه به خاطرم می ایی .......

شاید همین باشد معنی عزیز بودنت ......

 

دوره ی پایان دوستی نیست بلکه لطیف ترین غم دنیاست .....

پس به فکرتم از راه دور ...

 

مهر تو رو به پایان است نگند مهر تو با تقویم است ... من ز تقویم دلت با خبرم ...

همه ماهش مهر است ...

همه روزش احساس ...

توسط سلنا و تیلور برای بهترین دوستشون یعنی غزل-م

 

 

نوشته شده در یک شنبه 5 خرداد 1387برچسب:,ساعت 14:44 توسط تیلور| |

 

سال ها بعـد یاد تـو از خاطـرم خواهـد گذشتــــ ..
نخـواهـم دانستــــ کجـایـی ؟
و نخـواهی دانستـــ کجایـم ..

امّـا آرزویـم بـرای خوشبختی تـو ..
تـو را در بر خواهد گرفتــــ ..

و تـو در آن لحظه احساس خواهی کرد
اندکی خوشحال تـر
و انـدکی خوشبختـــــ تـری

و نخـواهی دانستـــــ چـرا .. ؟!


彡 ☆ آن روز هـر دو فاحشــه ایـمـ .. ؛
彡 ☆ آن روز کـه هـر دو
彡 ☆ جـایـی دور
彡 ☆ در آغــوشِ دیـگـری

彡 ☆ بـی قــرارِ هـم هستیـم .. !

 

نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1387برچسب:,ساعت 14:34 توسط تیلور| |

صفحه قبل 1 ... 54 55 56 57 58 ... 62 صفحه بعد



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت